8 خطـاي مـادرانه
شايد براي شما هم پيش آمده باشد درست در لحظهاي كه سعي ميكنيد خود را جدي نشان بدهيد، فرزندتان هيچ اعتنايي به شما نميكند. مثلا وقتي به دخترتان اولتيماتوم ميدهيد و ميگوييد: «فورا حاضر شو، وگرنه اصلا بيرون نميرويم!» او خيلي راحت جواب ميدهد و ميگويد: «خب نرويم!»
شايد براي شما هم پيش آمده باشد درست در لحظهاي كه سعي ميكنيد خود را جدي نشان بدهيد، فرزندتان هيچ اعتنايي به شما نميكند. مثلا وقتي به دخترتان اولتيماتوم ميدهيد و ميگوييد: «فورا حاضر شو، وگرنه اصلا بيرون نميرويم!» او خيلي راحت جواب ميدهد و ميگويد: «خب نرويم!» اگرچه قرار نيست هيچ مادر يا پدري با فرزندش دعوا كند اما لازم است شما گاهي به فرزندتان يادآوري كنيد، بالاخره مادر يا پدر هستيد و او بايد به حرف شما گوش كند. علت اين رفتارهاي كودكان اشتباهاتي است كه خود ما در تربيت آنها مرتكب ميشويم. در اينجا شما را با 8 اشتباه رايج والدين و نحوه اجتناب از آنها آشنا ميكنيم.
دروغ بزرگ
1 من هر دوشنبه دختر 3 سالهام را به خانه دوستم مينا ميبرم و او تا ظهر آنجا ميماند. او هر هفته سر اين موضوع با من بحث ميكند و به منزل مينا نميرود. يك روز كه به منزل مينا رسيده بوديم و من خيلي عجله داشتم، دخترم از ماشين پياده نميشد و من مجبور شدم به او بگويم: «خانه بغلي خاله مينا يك كودكستان است كه آنجا بچهها را ميسپرند به لولو تا نگهشان دارد! حالا انتخاب با خودت است خانه خاله مينا يا كودكستان لولو!» دخترم سريع به طرف منزل مينا شروع به دويدن كرد. يك هفته بعد مينا از من پرسيد: «تو اين طرفها مهد كودك ميشناسي؟ دخترت مدام از يك مهدكودك خيلي بد در اين حوالي حرف ميزند و از من ميخواهد او را به آنجا نبرم!» جلوي دوستم خيلي شرمنده شدم. از طرفي نميدانستم چطور بايد موضوع را توضيح بدهم و از طرفي دخترم نسبت به مهد كودك بدبين شده و فكر ميكند همه مهد كودكها توسط لولو اداره ميشوند! من فكر ميكنم ديگر نميتوانم او را به هيچ مهد كودكي بفرستم.
صادق باشيد
راه حل خيلي از والدين در بسياري از موقعيتها وسوسه ميشوند با يك دروغ شاخدار از شر مجادله با كودك خلاص شوند. اين دروغها در كوتاهمدت جواب ميدهد ولي در دراز مدت به ضرر شماست. از يك سو كودك اعتمادش را به شما از دست ميدهد و از سوي ديگر، ترساندن كودك تاثير بدي در روحيه او ميگذارد. والديني كه مدام براي مجبور كردن كودك به انجام كارها او را از آمپول ميترسانند، وقتي فرزندشان واقعا نياز به تزريق آمپول دارد، درمانده ميشوند. راه بهتر آن است با فرزندتان صادق باشيد و با او ابراز همدردي كنيد. مثلا به او بگوييد: «ميفهمم دوست نداري امروز به خانه خاله مينا بروي. من هم بعضي روزها دوست ندارم بروم سر كار، ولي مجبورم.» اين همدردي شما كار را سادهتر خواهد كرد.
عقبنشيني
2 اگر دنبال راهي ميگرديد كه تضمين كند فرزندتان ديگر به حرف شما گوش نخواهد كرد، او را تهديد كنيد ولي تهديدتان را عملي نكنيد! ديروز به خانه دوستم رفته بودم تا پسرم با پسر او بازي كند. پسربچهها سر اسباببازيها با هم دعوا داشتند. هر اسباببازي كه پسر من برميداشت، فورا پسر دوستم آن را از دست او ميكشيد و داد و دعوا به راه ميافتاد. دوستم هر بار برميگشت و به پسرش ميگفت: «اسباببازي را به اشكان هم بده وگرنه آن را از خودت هم ميگيرم.» بعد با آرامش رويش را برميگرداند و به گفتوگو با من ادامه ميداد! به محض اينكه مادر رويش را برميگرداند، پسر دوباره شروع ميكرد يك اسباببازي ديگر را از دست پسر من كشيدن!
اقدام عملي
راه حل اصلا خوب نيست كه با كودك بدرفتاري كنيد ولي اگر او به رفتار نادرستش ادامه دهد بايد عواقب آن را ببيند. بريژيت بارنز، يكي از نويسندگان كتاب تربيت كودكان نوپا و پيشدبستاني، موقعيت جالبي را مثال ميزند؛ تصور كنيد كودكتان را براي بازي كنار ساحل بردهايد. او مدام به بچههاي اطراف شن پرتاب ميكند و شما مدام اين جمله را تكرار ميكنيد: «اگر باز هم شن پرت كني، ميرويم.» كودك جمله شما را به اين شكل برداشت ميكند: «چند بار ديگر هم ميتوانم كارم را تكرار كنم. بعد مامان من را مجبور ميكند ديگر شن پرت نكنم.»
به جاي اين روش بايد ابتدا يك اخطار به كودك بدهيد و اگر كارش را تكرار كرد، فورا پيامد كارش را به او نشان دهيد. مثلا براي چند دقيقه او را از بازي منع كنيد. اگر باز هم به كارش ادامه داد، كودك را از ساحل ببريد. دفعه آينده كه كودك رفتار نادرستي از خود نشان داد، كافي است با آرامش، خاطره بار قبل را به او يادآوري كنيد: «يادته دفعه پيش مجبور شديم زود برويم خونه؟ اميدوارم اين دفعه مجبور نشويم دوباره زود برويم.»
متحد نبودن
3خيلي اوقات پيش ميآيد كه شما با فرزندتان قرار گذاشتهايد اگر كاري را به درستي انجام دهد يا مطابق خواست شما رفتار كند، براي او چيزي كه دوست دارد بخريد. ولي همسرتان ناگهان تصميم ميگيرد جايزه را به كودك بدهد!
در يك جبهه باشيد!
راه حل درست است كه همسرتان قصد ندارد تلاشهاي شما در تربيت فرزند را نابود كند يا قول شما را پيش چشم او بياهميت جلوه دهد اما عملا اين درست همان كاري است كه با دادن جايزه به فرزندتان ميكند. اگر با همسرتان در يك جبهه باشيد، نه تنها فرزندتان ياد ميگيرد كاري كه نادرست است، از نظر همه نادرست است بلكه اين موضوع كمك ميكند تا به مرور زمان شما تبديل به شخصيت بد داستان نشويد.
شما و همسرتان ميتوانيد براي رفتار نادرست فرزندتان تنبيههاي متفاوتي داشته باشيد ولي مهم آن است كه منظورتان از رفتار نادرست با هم يكي باشد. بد نيست يك روز در غياب بچهها با همسرتان بنشينيد و فهرستي از قوانين تهيه كنيد و حالات متفاوت آن را با هم به بحث بگذاريد.
رشوههاي كوچولو اما هميشگي
4 دختر 4 ساله من هميشه كمغذاست. يك بار به او پيشنهاد دادم اگر غذايش را تمام كند، به او شكلات ميدهم. او هم غذايش را تا آخر خورد و شكلات را دريافت كرد. سر شام دوباره از من شكلات خواست و من هم در قبال تمام كردن غذايش شكلات به او دادم اما اين موضوع براي او تبديل به عادت شده ديگر براي اينكه لب به غذا بزند، اول از من شكلات ميخواهد. غذايش را نميخورد ولي رشوهاش را ميگيرد!
قدرداني با كلمات
راه حل همه والديني كه بچه كوچك دارند، بايد هميشه يك جايزه كوچولو در آستينشان داشته باشند. اين جايزه در خيلي از موارد به كار ميآيد. مثلا وقتي لازم است در يك مكان رسمي فرزندتان را ساكت نگه داريد اما كارشناسان تاكيد ميكنند وقتي بچهها كار خوبي انجام ميدهند، آنها را تحسين كنيد. به جاي دادن شكلات به فرزندتان به او بگوييد: «آفرين! پسرم چقدر بچه خوبي بودي كه سر شام در خانه عمويت آرام نشستي.» همچنين قدرت كلمات را دست كم نگيريد. اگر به فرزندتان بگوييد: «خيلي ناراحتم از اينكه كادويي كه پدر برايم خريده بود را شكستي.» كودك واقعا از رفتار خودش احساس بدي پيدا ميكند و علاوه بر آن، قدرت تشخيص احساسات و به كار بردن كلمات براي ابراز آنها را ياد ميگيرد.
شكستن قوانين خودتان
5 بچهها، مقلدهاي حرفهاي هستند. بنابراين كاري كه دوست نداريد با ديگر افراد انجام شود، نسبت به كودكان انجام ندهيد. پدر و مادري كه عادت دارند براي كار بد پشت دست فرزندشان بزنند، بايد منتظر باشند سال آينده فرزندشان در مدرسه همين كار را در مقابل دوستانش انجام دهد. اگر دوست نداريد فرزندتان به شما دروغ بگويد، نبايد به او ياد بدهيد تلفن را بردارد و به دروغ به رئيستان بگويد شما منزل نيستيد.
احترام به قوانين خانه
راه حل در منزل ما، نينداختن اسباببازي روي زمين يك قانون محكم است. يك روز همسرم توپي را كه زير مبل پيدا كرده بود به اتاق ديگري انداخت تا زير پا نرود. همان موقع ناگهان جيغ پسرم بلند شد كه به پدرش يادآوري ميكرد: «اسباببازي روي زمين ممنوعه!»
از دست دادن خونسردي
6 اغلب ما دوست نداريم سر فرزندمان داد بكشيم ولي بارها پيش ميآيد كه در پايان يك روز كاري، خسته و كوفته با كودك 2 سالهمان كلنجار ميرويم و ناگهان نقطه جوش فرا ميرسد و سر او داد ميكشيم. «نخستين باري كه سر نورا، دختر 2 سالهام داد كشيدم، سعي كرد من را به اتاق خودم بفرستد!» (اين تنبيه رايج خانه ماست.)
صحنه را ترك كنيد
راه حل شايد نورا كوچولو خيلي هم اشتباه نكرده باشد. رفتن به اتاق ديگر، فقط مخصوص بچهها نيست. وقتي حس ميكنيد در حال از دست دادن كنترل اعصابتان هستيد بهترين راه آن است كه چند دقيقه همه چيز را رها كنيد و بيخيال شويد. كودكتان را در گهواره يا جاي امني بگذاريد و خودتان به اتاق ديگري برويد. يك نفس عميق بكشيد. تا 10 بشماريد و بعد از نو به موضوع فكر كنيد. اگر نميتوانيد كودكتان را تنها بگذاريد، با هم به اتاق ديگري برويد. گاهي وقتها فقط تغيير منظره اطراف شما را از حال خودتان بيرون ميآورد و به آرام شدن شما كمك ميكند. در ضمن بهترين راه آن است كه اجازه ندهيد كار به اينجا برسد. به توصيه شماره 2 برگرديد!
برنامهريزي درازمدت!
7 بعد از ظهر روز چهارشنبه خسته و كوفته در راه برگشتن از اداره، پسر 4 سالهام را از كودكستان برداشتم. ترافيك بسيار سنگين بود و حوصله دانيال سر رفته بود. شروع كرد وول خوردن و مدام از پشت سر، روسري من را ميكشيد. از يك طرف قطار ماشينهاي مقابلم هيچ حركتي نميكرد و از شلوغي و دود، سردرد گرفته بودم و از طرفي نميتوانستم دانيال را آرام كنم. به او گفتم اگر به كارش ادامه بدهد فردا از پارك خبري نيست. ولي او اصلا به حرفم اعتنا نكرد.»
تهديد يا پاداش نزديكتر
راه حل بچهها كاري را كه يك ساعت پيش كردهاند به ياد نميآورند، چه برسد به يك روز پيش. همانطور كه پسر شما با شنيدن: «فردا از پارك خبري نيست.» خطري احساس نميكند، روز بعد هم نخواهد فهميد چرا او را به پارك نميبريد چون رفتار ديروزش را به خاطر نميآورد. همچنين گفتن اينكه: «اگر دختر خوبي باشي جمعه ميرويم شهربازي.» اصلا فرزندتان را تشويق نميكند كه رفتارش را اصلاح كند. بايد پاداشي را به او قول بدهيد كه زودتر فرا ميرسد و كودك ميتواند با اشتياق مدت زمان لازم را برايش صبر كند.
موعظه طولاني
8 شوهر من عادت دارد همه چيز را به تفصيل بشكافد و توضيح بدهد. مثلا ديشب در پاسخ به دختر 3 سالهمان نينا، كه نميخواست زود به رختخواب رود، نطق غرايي درباره اينكه چطور زود خوابيدن باعث ميشود انسان در روز بعد شاداب از خواب برخيزد و چطور نينا به 10 ساعت خواب احتياج دارد تا فردا در خانه مامانبزرگ سر حال و پرانرژي باشد تحويل داد ولي از چشمهاي نينا ميشد خواند كه نه تنها چيزي نفهميده بلكه حتي خوابش هم نگرفته است!
توضيحات كمتر
راه حل بچهها، بزرگسالاني با جثه كوچكتر نيستند. بنابراين توضيحات طولاني شما آنها را اصلا براي انجام كاري كه ميخواهيد به آنها بگوييد، راغبتر نميكند. كافي است در يك يا دو جمله، به زبان كودك توضيحي بسيار ساده براي منظورتان بدهيد. جمله «شيريني قبل از شام ممنوع است.» كافي است تا كودك نوپاي شما بفهمد علت اينكه در اين زمان به او شيريني ندادهايد آن است كه شام نزديك است. لازم نيست توضيح مبسوطي درباره اينكه شيريني اشتهاي كودك را كور ميكند و باعث ميشود شام نخورد و مواد ومغذي به بدنش نرسد، بدهيد. در ضمن يادتان نرود توضيحات كوتاه شما بايد به زبان بچهها باشد.
نكات كنكوري
فرزندتان سر شما داد كشيده و شما در پاسخ به اين رفتار بدش سر او داد كشيدهايد؟! تهديد كردهايد كه او را تنبيه ميكنيد ولي عاقبت پاي حرفتان نايستادهايد؟! خيلي خوب! حتي اگر اغلب اين اشتباهات را مرتكب ميشويد، نبايد ناگهان از خودتان نااميد شويد. پدر يا مادر بودن هميشه سخت است. نكته مهم آن است كه به آرامي روي تغيير رويهتان كار كنيد. نكات زير را به ياد داشته باشيد:
اشتباهتان را بپذيريد. اگر يكي از قوانين خانه را شكستهايد به اشتباهتان اعتراف و در آينده سعي كنيد قانون منزل را رعايت كنيد.
آرام آرام گام برداريد. اگر متوجه شدهايد اغلب روشهاي تربيتي شما تاكنون نادرست بوده است، بايد آنها را به آرامي و سر صبر تغيير دهيد. نبايد يكباره 20 قانون جديد براي كودكتان وضع كنيد.
بهخود و فرزندتان زمان بدهيد. تاثير مداومت و صبر را ناديده نگيريد.